ایرماوپ یک مینی سریال کمدی درام تاریخی در ۸ قسمت که اگر به پیشکسوتان و پیشروان سینمای فرانسه علاقه داشته باشید می توانید توی یک روز کل فصل یک را ببینید.
در ساخته جدید آسایاس میراهربرگ ( آلیسیا ویکندر ) سوپر استاریست که برای اکران فیلمش به فرانسه آمده و اگرچه در ظاهر بازیگر موفقیست اما بخاطر جدی گرفته نشدنش در روابط شخصی و کاری دچار فروپاشی و یاس شده تا جایی که اعتماد به نفس خود را از دست داده است.

اما پیشنهاد بازی در سریال ایرماوپ که بازسازی نسخه قدیمی سریال خونآشام فویاد است باعث می شود که با کارکتر شر خالص و در عین حال سکسی وپ فویاد آشنا بشود تا جایی که روح موزیدورا بازیگر زن نسخه کلاسیک و اولیه فویاد در او حلول کرده و توانایی های خون آشام های فویاد را پیدا می کند.

همچنین ایرما وپ نام واقعی فیلمی از اولیویه آسایاس است که در سال 1996 نویسندگی و کارگردانی آن را بر عهده داشته. در سریال همچنین، رنه ویدال ( وینسنت مکاین )، بازیگر و کارگردان در سریال چند سال قبل یک فیلم از ایرما وپ ساخت و با ستاره آن ازدواج کرد، همانطور که آسایاس با بازیگر مگی چونگ، که در فیلم سال 1996 نقش وپ را بازی کرد، ازدواج کرد.
کل کلیدواژه و ایده هوشمندانه آسایاس همینجاست او یک بازسازی تلویزیونی از فیلم خود ساخته است، که در مورد ساخت بازسازی فیلم اصلی در سال 1915 بوده، با کارگردانی (به نام رنه ویدال در هر دو) که بر اساس خود آسایاس ساخته شده است ولی در واقع فویاد است  نگران نباشد آسایاس نمی‌ذاره گیج بشید یا حتی نیاز به دیدن نسخه اولیه فویاد پیدا کنید.

جذابترین دیالوگ و قسمت سریال زمانیست که رنه زیربار نمی‌ رود که دارد سریال میسازد، او متعصبانه می گوید: «این یک فیلم است، مسلماً کمی طولانی است که به هشت قسمت تقسیم شده است.» در قسمت بعدی بازیگران او نشسته اند و در مورد شایستگی های سینما در مقابل غول های استریمینگ، و وسواس در مورد رتبه بندی و بازاریابی، حتی تغییر توازن کمپانی ها به سمت مخاطبان خشمگین شبکه های اجتماعی بحث می کنند.

ادموند، یکی از مدیران رنه، می‌گوید: «از آنجایی که ما پلتفرم‌هایی برای پخش فیلم و سریال داریم، آنها به محتوا نیاز دارند، بنابراین شما محتوا را متناسب با سلیقه بازار تولید کنید این برعکس هنر است.” اما هدف رنه از تولید این بازسازی بر عکس مدیران پروژه این نیست که یک محتوای بازاری و عامه پسند بسازد بلکه به قول درمانگرش به این دلیل است که همچنان، پس از طلاق از ستاره اش، مسائل «حل نشده» دارد …
شخصیت های فرعی خوبی که هر کدامشان به منزله معرفی فضای سینماست بازیگرانی که به دنبال صحنه های سکسی هستند تا بتوانند از این راه به معشوقه سابق خود دست پیدا کنند یا شخصیت رجینا (دوون راس) دختری باهوش و شیفته فیلم، که می‌خواهد کارگردان شود، اما وظیفه‌اش دستیاری از میراست، تا زوئی (ژان بالیبار)، طراح لباس با انگیزه ها و روابط شخصی اش و گاتفرید (لارس ایدینگر) بازیگر آلمانی و معتاد به کراک، فحاشی و فرار از سر صحنه در کنار همه جذابیت‌های سریال صحنه‌های کسل‌کننده و حتی بد وجود دارد، مخصوصا صحنه‌های بین میرا و دستیار و معشوق سابقش، لوری، که اکنون با هرمان، کارگردان فیلم پرفروش ازدواج کرده است.

یک بخشی که نه تنها اتمسفر کافی برای حضور در فیلمنامه را دارد که بسیار بد هم به آن پرداخت شد اما در کل دیدن یک سریال سرگرم کننده، گیج کننده، گاهی آزاردهنده، به اسم ایرما وپ خالی از لطف نیست …